دعاى سلیمان علیه السلام براى حکومتى بى نظیر
سلیمان و پدرش داوود از پیامبران الهى بودند که خداوند در قرآن کریم از آنان به نیکى یاد مى کند. از آن جا که سلیمان علیه السلام شیفته اسب بود، لشکریان او مسابقه اسب دوانى ترتیب داده بودند تا براى نبرد با دشمن آماده باشند، و سلیمان از آن سان مى دید. مسابقه به درازا کشید و وقت فضیلت نماز سپرى شد، خداوند که خواست سلیمان را بیازماید، جنازه اى بر تخت او افکند. سلیمان به درگاه الهى رو کرد و دست به دعا برداشت و گفت :
رب اغفرلى و هب لى ملکا لاینبغى لاحد من بعدى انک انت الوهاب
خداوندا مرا بیامرز وحکومتى به من ببخش که شایسته هیچ کس پس از من نباشد، همانا تو بسیار عطا کننده اى .
خداوند متعال هم خواست او را بر آورد و حکومتى بى نظیر به او عطا کرد. پس از گذشت هزاران سال هنوز هم داستان ملک سلیمان بر سر زبانهاست و از آن بزرگى و عظمت یاد مى شود.
دعاى سلیمان علیه السلام براى توفیق بر شکر نعمت هاى الهى
در دعاى پیشین گفتیم که خداوند حکومتى بى نظیر به سلیمان داد.
گرچه بسیارى از مردم آنگاه که به قدرت و ثروت مى رسند خداوندى در که صاحب نعمت است فراموش مى کنند، اما سلیمان هرگاه به نعمت هاى مادى و معنوى که خداوند به او و پیش تر به پدرش حضرت داود داده بود نظر مى افکند مى گفت : این را فضل و کرامت خداى من است به من نعمت داده تا ببیند سپاسگزارى یا ناسپاسى اش مى کنم .
روزى سلیمان با لشکریانش از سرزمینى مى گذشتند و شنید که مهتر مورچگان به مورچگان گفت : به لانه هاى خود بروید مبادا سلیمان و لشکریانش شما را لگد مال کنند. سلیمان که زبان همه موجودات را مى دانست تا این سخن را شنید به خنده آمد و دست به دعا برداشت و چنین گفت :
رب اورعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت على وعلى والدى و ان اعمل صالحا ترضیه و ادخلنى برحمتک فى عبادک الصالحین
بارالها، به من الهام کن نعمتهایى را که به من و به پدر و مادرم داده اى سپاس و شکر بگذارم ، کارهاى نیک که مورد پسند تو باشد انجام دهم و از سر لطف و رحمت خود، مرا در زمره بندگان نیکوکارت قرار ده .
******
پاورقی:1- دعاهاى قرآن - حسین واثقى